یزدفردا"پس از درج مطلبی ناخودآگاه علیه یکی از بازیکنانی که خبرنگار نه چندان خوشنام همین روزنامه دلالی اش ر برعهده داشته، این خبرنگار به روزنامه می آید و ضمن فحاشی و ضرب و شتم نویسنده مطلب، سردبیر روزنامه ها رو پس از فحاشی کتک میزند و برخی عوامل روزنامه خانم و یکی از عوامل اصلی هم پس از عربده کشی همکارشان فرار می کنند! 

پس از آنکه جریان موسوم به انحرافی با عقبه مالی وسیع، با پرداخت حقوق های کلان و جذب نیروهای دارای سابقه رسانه ای، تلاش کرد چند رسانه تاثیرگذار ایجاد کند، شرایط این رسانه ها روز به روز وخیم تر می شود و علاوه بر فروش فوق العاده پایین این روزنامه ها، گویا درگیری های داخلی در برخی از آنها بالا گرفته؛ تا آنجا که سهم خواهی عوامل یکی از این روزنامه ها، حتی منجر به درگیری های فیزیکی و عربده کشی در این محیط فرهنگی شده است!

با راه اندازی برخی روزنامه های منتسب به جریان مذکور، یکی از لیدرهای این جریان ارتباطش را با روزنامه های مزبور تکذیب کرد. اما در نهایت مشخص شد یکی از منتسبینش عامل جذب عوامل و راه اندازی این مطبوعات است و هرچند تصور می شد این جریان که درصدد ایجاد چهره موجه برای خود در سطح افکارعمومی است، می تواند با کادر نسبتاً با سابقه ای که از میان خبرنگاران اصلاح طلب و در اندک مواردی اصولگرا گلچین کرده، رسانه های اثرگذاری ایجاد کند، اما با گذشت زمان مشخص شد این کادر با عقبه بودجه و بهره برداری از بهترین کاغذ و سرویس های ویژه، نمی تواند نشریات زردی را منتشر کند که مخاطبش حتی به ده هزار نسخه برسد.


در شرایطی که پیش بینی می شد با حجم تبلیغات برخی از این رسانه ها، فروش چند ده هزار نسخه ای در چند ماه نخست این روزنامه ها رقم بخورد، عوامل این رسانه ها که عمدتاً از حقوق های میلیونی بی بهره نمانده اند، در برخی محافل عنوان کرده اند وضعیت این رسانه ها بحرانی است. فروش های پایین این رسانه ها به حدی است که حتی کف انتظارات لیدرهای جریان مذکور هم برآورده نشده و تازه مانده اند در این فضا که کمتر خبرنگاری هم حاضر می شود با آنان همکاری کند، چگونه تیمی را جایگزین کادر فعلی کنند.

علی الظاهر اکثر خبرنگاران حاضر در این رسانه ها هم دریافته اند چاره ای جز ادامه این رویه یا تعطیلی روزنامه ها نیست و از این حیث استراتژی شان را بر این مبنا گذاشته اند که در حد اینکه نشریه همین وضعیت را داشته باشد تلاش کنند و حتی سردبیر یکی از این روزنامه ها که فروش تهرانش حدود 850 نسخه بوده(!) خیلی آسوده، همه چیز را عادی می داند، این در حالی است که روزنامه هایی که برخی از آنها کل عواملشان به ده نفر نمی رسد و تقریباً تمامی مطالبشان، کپی مطالب سایت ها و خبرگزاری هاست، فروش بیشتری دارند.

علی الظاهر چندی پیش در یکی از این رسانه ها درگیری فیزیکی رخ داده است. بر اساس شنیده ها، پس از درج مطلبی ناخودآگاه علیه یکی از بازیکنانی که  خبرنگار نه چندان خوشنام همین روزنامه دلالی اش ر برعهده داشته، این خبرنگار به روزنامه می آید و ضمن فحاشی و شتم نویسنده مطلب، سردبیر روزنامه ها رو پس از فحاشی کتک میزند و برخی عوامل روزنامه خانم و یکی از عوامل اصلی هم پس از عربده کشی همکارشان فرار می کنند! علی الظاهر این خبرنگار اخراج شده اما وضعیت در این روزنامه و متحدانش به اوج التهاب رسیده است.

 

منبع:  آینده

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا